6 تصمیم غلط در ازدواج که بدبختتان میکند
نوشته شده به وسیله ی mani rahnama در تاریخ 94/3/31:: 12:21 صبح
ازدواج مرحله حساسی است که در آن شما بزرگترین تصمیم زندگیتان را می گیرید. تصمیمی که قبل از آن باید آموخته باشیدچطور فکر کنید، چطور احساس کنید و چطور به جمع بندیجوانب مختلف برسید. بنابراین در این مطلب شما را با انواع تصمیمگیری آشنا می کنیم تا بدانید چطور باید به شیوه ای درستتصمیم به ازدواج بگیرید.
ما با توجه به ویژگیهای شخصیتی و موقعیتی متفاوتی که داریم ازسبکها و روشهای مختلفی برای تصمیم گرفتن استفاده میکنیم.گاهی وقت ها از روی احساسات تصمیم می گیریم، گاهیاوقات از روی شرایط اضطراری و اورژانسی ای که برایمان پیش آمده وگاهی برای جلب رضایت دیگران.
وقتی احساس همه کاره است
وقتی تصمیم احساسی می گیریم، هیجانها و حالات درونی مان برای ماتعیین تکلیف می کنند. یعنی فکرمان را تعطیل میکنیم و به دلمانگوش میدهیم. در این مدل تصمیمگیری از آیندهنگری و منطقخبری نیست و مبنای انتخاب احساسات درونی فرد است، مثل فردی کهمیگوید «به دلم افتاده این کار را انجام بدهم.» یا وقتی که دوریاز یک فرد، آشفته تان می کند و حاضرید برای آن که بیشتر با او باشید،یک تصمیم سطحی و سرسری بگیرید و با وجود تفاوت هایتان او را کنارخود نگه دارید.
تصمیمهای عجلهای
فکر می کنید ازدواج تان دیر شده، همه نگران هستید که بالاخرهچه کسی با شما خانه آینده تان را می سازد. هر روز می پرسندچی شد؟ کی ازدواج می کنی؟ در نتیجه شما فکر می کنید بایدهرچه زودتر وضعیت تان را سر و سامان دهید و با اولین موردازدواجی که به شما معرفی شد، به خانه بخت بروید. در حین چنینتصمیم گیری هایی اضطراب خواهید داشت. در واقع شما برای فرار ازیک اضطراب بزرگ، یک تصمیم دم دستی و نسنجیده می گیرید. ممکناست فشارهای محیط روی شما آنقدر زیاد باشد که در نهایت بگویید:حالا جلو می رویم ببینیم چه می شود. این تصمیم برای فرار ازتعارض و اضطراب گرفته شده و به احتمال خیلی زیاد اگر برخیاضطراب های شما را کاهش دهد، دردسرهای بیشتر و اضطراب هایبزرگتری برایتان در پی خواهد داشت.
تصمیمگیری اجتنابی
می خواهید از مسئله فرار کنید، خود را ضعیفتر از آن میبینید کهبتوانید تصمیم درستی بگیرید. مدام امروز و فردا میکنید، یاخودتان را با گفتن این جمله که « بی خیال همهچیز درست میشه» به یک آرامش کاذب و زودگذر میرسانید. اینجا زنگ خطر یکتصمیم گیری اجتنابی به گوش می رسد. شما برای فرار از حلمساله، فرار از مواجهه و فرار از فکر کردن، یک تصمیم سرسری گرفتهاید.
تصمیمگیری هیجانی
گاهی وقت ها تصمیم گیری های ما بر اساس هیجانهایزودگذر و شدیدی است که پیدا می کنیم. مثل وقتی که با یکحراج بزرگ مواجه می شوید و دست و پایتان را گم می کنیدکه هر طور شده از این حراج چند تکه جنس بردارید اما وقتی به خانهبرمی گردید می بینید خریدتان آنقدرها هم که برایش ذوق داشتیدجالب نبوده. تصمیم های هیجانی شما را به یک اقدام سریع و بدون فکروامی دارد. یعنی بیخیال سبک و سنگین کردن مسائل میشوید و کمیبعد، وقتی منطق بر شما غلبه کرد از کار خود تعجب می کنید. چنینتصمیم گیری هایی بی برو برگرد پشیمانی در پیدارد. بنابراین هر وقت هیجان زده شدید و خواستید خیلی سریع یک تصمیممهم بگیرید، دست نگه دارید و خودتان را آرام کنید بعددرباره موضوع فکر کنید.
به خاطر دیگران
وقتی می خواهید با تصمیمی که می گیرید، دیگران را راضینگه دارید یا تایید آنها را جلب کنید، در نقش یک مطیع محض فرو میروید و تصمیم های مطیعانه می گیرید. با این کار اهداف و شرایط وتمایلات خود را نادیده گرفته و صرفا بر اساس خواست دیگرانتصمیم می گیرید. مثلا می گویید: اگر شما معتقدید اینخواستگار خوب است من حرفی ندارم. گاهی با این شکل تصمیمگیری می خواهیم عواقب و مسئولیت تصمیم را به عهده دیگرانبیندازیم و از بار مسئولیت آن شانه خالی کنیم.
هر چه پیش آید خوش آید
وقتی افراد مهارتی برای تصمیمگیری ندارند و خود را درجایگاه تصمیم گیرنده نمی بینند، به تقدیر روی می آورند وهمه چیز را به قسمت و قضا و قدر مرتبط می کنند. این ها همانکسانی هستند که برای تصمیم گیری فال می گیرند و بهپیشگوها مراجعه می کنند. در نظر آنها همه شکستها وموفقیتهای دیگران وابسته به شانس و بخت و اقبال است.
کلمات کلیدی :