چـگـونـه با خـانـواده شوهرمـان بـرخـورد کـنیم؟
نوشته شده به وسیله ی mani rahnama در تاریخ 94/3/31:: 12:1 صبح
پاسخ به یکی از پرسش های رایج همسران بحث ارتباط با خانوادههمسر (به خصوص با والدین او) و تنش میان زوج ها در این موارد، در تمامفرهنگ ها دیده می شود اما این بحث در کشور ما و با توجه به شکلساختار حمایتی خانواده ها برای فرزندان و فرهنگ خاص ایرانی وباورهای فرهنگی پیرامون جایگاه والدین و احترام بهآنها و ارتباط و رفت و آمد بیشتر با خانواده زوج ها، شکلپیچیده تری دارد...
مادر یا پدر بودن همیشه با واژه های خوشرویی، خوش زبانی و خوشرفتاری، مهربان بودن یا با گذشت و دلسوز بودن همراه است. دربهترین حالت، مادر شوهر و مادر زن بودن و پدر شوهر و پدر زنبودن هم با همین واژه ها مانوس است اما همیشه چنین نیست یا لاقلدیدگاه زن و مرد ممکن است از والدین همسر خود چیزدیگری باشد.
? با چه کسی ازدواج کنم که در آینده با خانواده اش کمتر مشکلداشته باشم؟ اولین قدم برای داشتن یک زندگی خوب در کنار همسر وخانواده اش، این است که تا حد امکان همسرمان را از یک سطح برابر باخود انتخاب کنیم. یعنی بهتر است با کسی ازدواج کنیم که خود و خانوادهاش از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی، تحصیلیو...
شبیه خانواده خودمان باشد. در بررسی های علمی مشخص شده است هرچهشباهت خانواده ها بیشتر باشد، ازدواج موفق ترخواهد بود چون دراین صورت نظام رفتارها، سیستم ارزشی عقیدتی و نیز شیوه زندگی زنو مرد بیشتر شبیه یکدیگر است و با کم بودن تفاوت ها، اختلاف درنظرها و سلیقه ها نیز کمتر می شود و به این ترتیب احتمال پیدایشبسیاری از مشاجره ها، به خصوص آنهایی که ناشی از تربیت ها و نگرشهای متفاوت به زندگی هستند، کمتر خواهد شد.
? واکنش های درست و نادرست به بدرفتاری خانواده همسرم چیست؟بگومگو، سرزنش، قهر، بی توجهی، بی تفاوتی، توهین و دشنامدادن به والدین همسر رفتارهایی هستند که سرانجام نه تنها باعث تیرهشدن روابط با خانواده همسر بلکه با خود همسر نیز می شوند.
در مقابل این واکنش های غیرمنطقی، طیفی از رفتارهای درست قرار دارندمذاکره و صحبت درباره امری که ایجاد دلخوری کرده و تلاش برای حل مسالهبه جای قهر، پذیرفتن افراد همان طوری که هستند، بخشش و رها کردنبه جای فراموش نکردن اتفاقی که باعث دلخوری شده است و....
اگر مادرزن یا مادرشوهرتان حرفی می زند یا رفتاری دارد که باعثناراحتی یا عصبانیت شما می شود، عاقلانه ترین واکنش این است که ابتداخشم خود را مدیریت کنید. با این کار احتمال اینکه بتوانید در یک رابطهاحترام آمیز و با تنش کمتر مشکل خود را با او حل کنید و به تفاهمبرسید، بیشتر می شود. والدین همسرتان را با والدین خود مقایسه نکنید وآنها را به رخ والدین همسرتان نکشید. به والدین همسرتان نشان دهید کهدوستشان دارید. حتی اگر مجبور شدید رابطه خود را با آنها کمکنید، طوری رفتار نکنید که انگار به دلیل تنفر از آنها چنینکاری را انجام داده اید. تلاش کنید رفتار مودبانه ای با آنها داشتهباشید. اگر کمکی از دستتان بر می آید، برایشان انجام دهید،
اما در عین حال فاصله ها را حفظ کنید به خصوص اگر از آنهادلخورید، قرار نیست کاملا با آنها یکی شوید. حتی اگر احساس میکنید در حقتان ظلم شده است، جواب بدی را با بدی ندهید و در پییافتن فرصتی برای تلافی یک کنایه یا نیش زبان نباشید.
? خانواده همسرم در زندگی خصوصی ما دخالت می کنند. آیا می توانماز همسرم بخواهم رابطه اش را با آنها قطع کند؟ بهتر است تا حد امکانتلاش نکنیم همسرمان را از خانواده اش دور کنیم چون این اقدام میتواند آسیب روانی شدیدی به او وارد کند و این آسیب حتی در زندگیمشترک ما نیز اثر منفی می گذارد. حتی اگر زن یا مرد خودشانرابطه شان را با والدین همسرشان قطع کرده اند،
نباید محدودیتی برای رفت وآمد او با خانواده اش قائل شوند مگر درمواقعی که مشخص شود چنین رفت وآمدهایی واقعا به وی یا زندگیمشترک آسیب جدی وارد می کند که البته تشخیص این امر با رواندرمانگر خانواده است.
? چگونه به والدین خود اجازه می دهیم کنترل زندگیمشترکمان را به دست گیرند؟
?. رفت وآمدهای زیاد و بدون برنامه و ماندن برای زمان طولانی در خانهیکدیگر وقتی ضرورتی برای این کار وجود ندارد.
?. مشورت های بیش از حد به خصوص در مورد مسایل خصوصی.
?. گرفتن کمک های مالی از خانواده مخصوصا وقتی واقعا نیازی بهآنها نیست و این کار فقط برای رفاه بیشتر، انجام می شود.
?. جو ناآرام خانه و مشاجره زیاد با همسر که ناخواسته باعث دخالتخانواده همسر برای کنترل اوضاع می شود.
?. در میان گذاشتن مشکلات زندگی با والدین که باعث دخالتهای بعدی خواهد شد.
?. نبود مرزبندی های مشخص در مورد نقش والدین در زندگی مشترک یاقوانین ارتباط با آنها. مثلا نبود مرز مشخصی برای اینکه هرچندوقت یکبار با والدین خود رفت و آمد کنید
کلمات کلیدی :