بـا کـدام مـردان نـبـایـد ازدواج کـرد؟
نوشته شده به وسیله ی mani rahnama در تاریخ 94/3/30:: 11:59 عصر
از هوسبازها و هفت خط ها تا سلطه جوها و گرفتارها
ازدواج خوب است اما نه هر ازدواجی. به بیان دیگر می توانگفت ازدواج با بعضی ها گران تمام می شود. این مطلبنگاهی می اندازد به ?? گروه از مردانی که ازدواج با آنهابرای زنان گران تمام می شود...
?. هوسبازها: مردان هوسباز، امروز عاشق هستند و فردا فارغ! آنهاخودشان هم نمی دانند دنبال چه هستند. این افراد عاشق عاشق شدنهستند نه دنبال تشکیل زندگی واقعی. آنها برای جذب طرف مقابل،وعده وعیدهای زیادی می دهند.
برخی از این مردان در یک زمان، با چند نفر در ارتباط هستند وبرخی دیگر بعد از ازدواج، با فرد دیگری رابطه برقرار میکنند. معمولا اگر رابطه این مردان به ازدواج هم ختم شود، احساسرضایت نمی کنند.
?. هفت خط ها: چنین مردانی سر و ته هر چیزی را با زبان بازیهم می آورند. معمولا هم به دنبال دختران ثروتمند هستند. معمولا بهکارهای خلاف قانون دست می زنند و دنبال کارهای شرافتمندانه نیستند.آنها هنگام گردش یا مسافرت، خرج را با زیرکی به گردندیگری می اندازند.
?. افراد معتاد و دائم الخمر: اعتیاد چه به موادمخدر باشدچه به موادمحرک یا قمار، اعتیاد است. معمولا مردان قمارباز،همیشه طلبکارند و می خواهند همه چیز را بدون زحمت به دست آورند.حتی فکر می کنند بالاخره روزی شانس می آورند و در بازی قمار برندهخواهند شد.
گرچه آنها همیشه قول می دهند این رفتار را ترک کنند، امانمی توان خیلی روی قولشان حساب کرد. آنها معمولا یا بسیار بی خیالندیا پرخاشگر. افراد معتاد و دائم الخمر ثبات رفتاری ندارند وبا این توجیه که در حال خود نیستند،
رفتارهای بدشان را رفع و رجوع می کنند. نداشتن ثبات شخصیت، یکی ازعواملی است که می تواند در فروپاشی زندگی نقش داشتهباشد.
?. بیکارها و لاف زن ها: مردانی که این خصوصیت رفتاری را دارند، دائماز این شاخه به آن شاخه می پرند. در هیچ کاری نمی مانند وپشتکار ندارند ولی به شدت از خودشان، کارهایشان و توانایی هایشانداد سخن سر می دهند. درواقع این افراد همه کاره و هیچ کارهاند.
?. دمدمی مزاج و بی اراده: چنین مردانی حتی توانایی اداره یکزندگی ساده را ندارند، «بله قربان گو» هستند و نمی توان بهعنوان تکیه گاه به آنها تکیه کرد. معمولا افرادی که از نظرشخصیتی به بلوغ کامل نرسیده اند یا بی اراده هستند
و اعتمادبه نفس پایینی دارند، بیشتر مستعد مصرف الکل و استعمالموادمخدر هستند. درحالی که یکی از شرایط ازدواج، این است که مردتوانایی مدیریت زندگی زناشویی و مسوولیت پذیری داشتهباشد.
?. مردان وابسته: این مردان به جای مشورت گرفتن از دیگران،فقط دنبال پیروی بی چون و چرا از نظر دیگرانهستند، مخصوصا پدر و مادرشان. از خودشان استقلال رای ندارند واعتمادبه نفسشان پایین است. عمل نکردن به وعده ها و گفته هاو اضطراب از دیگر ویژگی های رفتاری این مردان است.
?. مردان خسیس: آنها همیشه به این فکرند که چطور می توانند کمترخرج کنند. مردان خسیس با این تصور که مقتصدبودن خوب است و نباید بیدلیل و بی چون و چرا پول خرج کرد، از آنچه ذخیرهو پس انداز کرده اند، لذت نمی برند و استفاده بهینه نمی کنند.این منطق که به فکر فردا، روز مبادا و آینده بچه ها هستیم، درستنیست.
?. مردان کسل کننده: مردان کسل کننده، نه اهل تفریح و گردش هستندنه مهمانی و معاشرت. آنها نه خودشان اهل بگو و بخند هستند و نهبه شما اجازه خندیدن می دهند. مردانی که چنین خصوصیت رفتاری ایدارند،
نه عصبانی اند، نه پرتحرک و سرزنده. آنها به هر فعالیتی بدبینهستند؛ از ورزش و رفتن به سینما و پارک گرفته تا گردشو مهمانی و مسافرت. درواقع آنها اهل هیچ چیز نیستند.
?. رنجورنماها: مردانی که با انجام هر کاری احساس رنجش خاطر و دایمناله می کنند، آنها از همه چیز شکایت و همیشه احساس بیماری وناخوشی دارند.
معمولا مرتب سرکار نمی روند و بیشتر هدفشان از ازدواج، به دستآوردن فردی با خصوصیات اخلاقی مادرشان است. درواقع آنها به دنبالمادردارشدن هستند تا زن گرفتن! بیشتر این افراد، وقت خود را صرفایستادن جلوی آینه می کنند یا اینکه ولو می شوند و به حد افراطی دنبالدارو و درمان هستند.
??. بدبین ها: افراد بدبین و مبتلا به پارانویید، به همهچیز شک دارند، مخصوصا در مورد مسایل ناموسی و اقتصادی. آنها طوریطرف مقابل را بازخواست و مواخذه می کنند که به نوعی بی حرمتی و بیاحترامی تلقی می شود
ولی معمولا به طرف مقابلشان می گویند: «به تو اعتماد دارماما به جامعه نه!» این مردان با گوش کردن به اخبار حوادث، مدامدر پی شنیدن اخباری درباره خیانت و... هستند.
??. سلطه جوها: مردان سلطه جو انتظار دارند هر چه می گویند،طرف مقابلشان اطاعت کند. خوی آنها زورگویی و سلطه جویی است.بیشتر هم با پرخاشگری کارشان را پیش می برند.
مدام دنبال گرفتن تایید از شریک زندگی شان هستند وبرای او تعیین تکلیف و از کارش انتقاد می کنند تا جایی که احساس بیارزشی کند و به مرور زمان اعتمادبه نفسش را از دست دهد.
??. گرفتارها: افرادی که غرق کارند قبلا با کار و حرفه خودازدواج کرده اند. درحقیقت ازدواج با این افراد، ازدواج دوم محسوب میشود. شاید با ازدواج با چنین مردانی، در ابتدا از اینکه همسرآینده تان فقط درگیر کار است یا اینکه وقتش را به بطالت نمیگذراند، احساس خوبی داشته باشید
ولی همسرتان حتی با دستیابی به پول، شهرت و موقعیت هم درکنارتان نخواهد بود و همیشه نبودش را احساس خواهید کرد. این افرادهمیشه دلمشغولی کارشان را دارند، حتی در سفر و ماه عسل. فکر و روانآنها کنار همسرشان نیست و اصلا توجهی به او ندارند.
کلمات کلیدی :