اثرات ازدواج با زیبا رویان
نوشته شده به وسیله ی mani rahnama در تاریخ 94/3/30:: 11:54 عصر
اثرات ازدواج با زیبا رویان
--------------------------------------------------------------------------------
پسر جوان و زیبارویی بود که فکر می کرد باید با زیباترین دخترجهان ازدواج کند.
اوفکر می کرد به این ترتیب بچه هایش زیباترین بچه های رویزمین می شوند.
پسر مدتی بااین فکر در جستجوی همسر یکتایی برای خودشگشت.
طولی نکشید که پسر با پیرمردی آشنا شد که سه دختر باهوش وزیبا داشت.
پسر ازپیرمرد درخواست کرد که با یکی از دخترانش آشناشود.
پیرمرد جواب داد: هیچ یک ازدخترانم ازدواج نکرده اند و باهر کدام که می خواهید آشنا شوید.
پسر خوشحال شد. دختر بزرگ پیرمرد را پسندید وباهم آشنا شدند. چند هفته بعد، پسرپیش پیرمرد رفتو
با مِن و مِن گفت: آقا، دخترتان خیلی زیبا است، اما یک عیبکوچکدارد. متوجه نشدید؟! دخترتان کمی چاق است.
پیرمرد حرفش را تایید کرد و آشنایی با دختر دومش را به پسرپیشنهاد داد.
پسر بادختر دوم پیرمرد آشنا شد و به زودی با یکدیگرقرار ملاقات گذاشتند.
اما چند هفته بعد پسر دوباره پیش پیرمرد رفت وگفت: دختر شما خیلی خوب است.
امابه نظرم یک عیب کوچک دارد. متوجه نشدید؟! دخترتان کمیلوچ است.
پیرمرد حرف او را تایید کرد و آشنایی با دختر سومش را بهپسر پیشنهاد کرد.
بهزودی پسر با دختر سوم پیرمرد دوست شد و با هم به تفریحرفتند.
یک هفته بعد پسر پیش پیرمرد رفت و با هیجان گفت:دختر شما مثل یشمِ بی لک است
. همان کسی است که دنبالش می گشتم. اگر اجازه دهید، بهرویایم برسم و با دختر سوم تانازدواج کنم!
چندی بعد پسر با دختر سوم پیرمرد ازدواج کرد. چندماه بعد همسرش دختری به دنیاآورد.
اما وقتی که پسر صورت بچه را دید، از وحشت در جایش میخکوبشد.
این زشت ترینبچه ای بود که به عمرش می دید. پسر بسیارغمگین شد و پیش پدر همسرش رفت و
با گِلهگفت: چرا با این که هر دوی ما این قدر زیبا وخوش اندام هستیم، ولی بچه ما به اینزشتی است؟
پیرمرد جواب داد: دختر سوم من قبلا دختر بسیار خوبی بود.
اما او هم یک عیب کوچکداشت. متوجه نشدی؟!
او قبل از آشنا شدن با تو حامله بود!!!
همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت
اما همگان را برای همیشه هرگز
مواظب باشید فریب نخورید
در انتخاب ملاکهای ازدواج دقت کنید
کلمات کلیدی :