سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خودداری از برقراری رابطه زناشویی به عنوان مجازات؟




در آغـاز همسرتـان خیـلی جـذاب و فریبنده جلوه می کنـد. شما نمیتوانید برای یک لحظه هم دوری او را تحمل کنید و تـمایـل داریـد کـههمـواره در کـنـار او بـاقی بـمـانـیـد. با او احساس آرامش، و امنیتمی کنید و تصور میکنـید کسـی هسـت کـه از صمیـم قلب دوستـتان بـدارد؛اما چیزی نمی گذرد که یک دفـعه هـمه چیز تغییر میکند.
پس از گذشت مـدت زمـان کـمی احسـاس مـی کنـید که همسرتانسرد شده و علاقه ی خود را به برقرای ارتـباط زناشویی با شما از دسـتداده اسـت. شمـا هـنوز هـم هـمـان احساس اولیه را نسبت به او دارید ومی خواهید با هم همانگونه مهربان باشید، اما احساس می کنید کهتغییراتی در وجود او رخ داده و دیگر مانند روزهای گذشته بهگرمی از شما استقبال نمی کند. در این حالت با تعجب از خودتانسوال می کنید: “چه اتفاقی افتاده؟”
? نقش رابطه ی زناشویی در زندگی مشترک
رابطه زناشویی به منزله ی نوعی گذرگاه احساسی به شمارمی رود که به واسطه ی آن می توانید هم از نظر روحی و هم از نظر جسمیبا شریک زندگی خود ارتباط عاطفی برقرا کنید. با اتکا به آنپیوندهای عاطفی میان شما دو نفر عمیق تر شده و نزدیکی و صمیمیتبیشتری احساس خواهید کرد. حتی می توان گفت که رابطهزناشویی مانند چسبی است که سبب بهم متصل نگه داشتنزوجین می شود. شاید برخی از افراد مخالف نظر من باشند، اما من معتقدمکه اگر هر دو نفر در رابطه زناشویی به اوج لذت خود دستپیدا کنند، همین عامل سبب می شود که احساس نزدیکی بیشتریپیدا کرده و نه تنها حس زناشویی در میان آنها قدرت بیشتریپیدا می کند، بلکه احساس دوستی نیز به اوج خود برسد.
رشد یک چنین رابطه ی دوستانه ای میان خانم و آقا سبب می شود کهارتباط آنها از ثبات و دوام بیشتری برخوردار شود. به مرور زمان که سنافرا بالاتر می رود، و نیازهای جسمانی آنها تغییر پیدا می کند،همین پیوند دوستانه است که سودمند واقع شده و از زوال رابطهجلوگیری بعمل می آورد. سکس تنها عاملی است که ارتباط زناشویی رااز سایر روابط دیگر مجزا می سازد. زندگی مشترک بدون وجودصمیمت جنسی دیری نمی پاید و به مرور زمان کمرنگ وکمرنگ تر شده و نهایتاً نیز از بین خواهد رفت.
? چرا نباید از ارتباط جنسی به عنوان ابزاری برای مجازات استفادهکرد؟
امتناع از برقرای رابطه زناشویی در حقیقت بیانگر نوعیاعمال قدرت است. می توان گفت که زوج یا زوجه این کار را به دلیلحس خشونت و عصبانیت زیادی که احساس میکند، انجام می دهد. کسی که برایمجازات طرف مقابل از برقراری رابطه ی جنسی خودداری می کند، در واقعقصد دارد اثبات کند که چیزهای زیادی برای گفتن دارد. البتهبا وجود تمام کارهایی که انجام می دهد، نه تنها نمی تواند طرف مقابلرا مجاب به پذیرش خواست هایش نماید، بلکه در وجود او تخم کینه،کدورت، و نفرت نیز می کارد.
این قبیل افراد تصور می کنند که اگر در زمینه جنسی دست بالاتریداشته باشند، در نتیجه قدرتشان نیز در کل رابطه به طرف مقابل میچربد. در این حالت شما در مقام کسی قرار می گیرید که همیشهباید شروع ارتباط جنسی را از طرف مقابل طلب کند. در یک چنینشرایطی همسرتان هیچ کاری انجام نمی دهد جز خودنمایی. آنوقت تمامالزامات برای ایجاد ارتباط صمیمی و دوستانه می افتد به گردن شما.در این حالت کسیکه از سکس خودداری می کند، نسبت به سایر مسائل نیز بیاهمیت می شود و مسئولیت هیچ یک از مشکلاتی را که در رابطه بازندگی مشترک اتفاق می افتد، به عهده نمی گیرند؛ و اگرنهایتاً هم ازدواج شما به مشکل برخورد کرده و به پایان برسد، ویانگشت اتهامش را به سوی شما نشانه رفته و بجز شما شخص دیگریرا به عنوان مقصر اصلی این نابودی نمی شناسد.
? عواقب خودداری از رابطه زناشویی
خودداری از برقراری ارتباط جنسی به ویژه از سوی کسی که در ابتدایرابطه با شما عهد بسته که تا آخر عمر دوستتان بدارد و موجبات آرامش وامنیتتان را فراهم آورد غیر قابل تحمل بوده و سبب ویران شدن بنیانارتباط می شود. شاید طرف مقابل احساس کند که به اندازه کافی خوب نیستکه همسرش تمایلی به برقراری ارتباط جنسی با او ندارد، شاید تصور کندبه اندازه کافی زیبا، جذاب، گرم و رضایت بخش نیست. یک چنینکاری سبب رشد عقاید منفی در ذهن او می شود و ارزش های انسانی اش رازیرسوال می برد
در برخی موارد حتی احتمال افسردگی، و ناامید ی نیز وجود دارد.گاهی اوقات فرد خیلی پیش از آنکه موعدش از راه برسدپیر می شود و احساس شرمندگی سراسر وجودش را در بر میگیرد. حس بدی به او دست می دهد چراکه احساس می کند حتیهمسرش هم هیچ گونه تمایلی به او ندارد. همین حزن و اندوهباطنی و حس شرمندگی سبب می شود که او نتواند مشکلاتش را با کسدیگری درمیان بگذارد. او به جایی می رسد که خودش را دردریای مشکلات، غرق شده فرض می کند و هچ گونه پشتیبانیرا نیز در کنار خود نمی بیند و احساس می کند حتماً خودش یک مشکلیدارد.
? نجات زدگی مشترک عاری از ارتباط جنسی

تنها راه نجات فرار از یک چنین رابطه ای است. من به ندرت بهافراد توصیه می کنم که طلاق تنها گزینه ای است که می تواندمشکلات آنها را حل نماید. در این مورد خاص، تجربه به من اثبات کرده کهباز هم جای امیدواری وجود دارد. ابتدا می بایست هر گونه اعتقادبدی که نسبت به خودتان دارید، مانند: شرمندگی، ناامیدی،افسردگی و … را دور بریزید و از دایره ی منفی بافی ها فرار کنید.زمانی که موفق شدید با خودتان کنار بیایید، یک رواندرمانگرپیدا کنید تا در طی جلسات مشاوره ی دوره ای، قدرت از دست رفتهتان در زندگی مشترک را مجدداً به شما بازگرداند. شاید انجاماین کار قدری دشوار باشد اما با صرف وقت و همچنین تلاش مکرر، دومرتبه می توانید حس تمایل جنسی را در شریک زندگی خود ایجاد کنیدو گرمای گذشته را به رابطه باز گردانده و عشق آتشینروزهای اول را از سر بگیرید.




کلمات کلیدی :
X بستن